گربهها چه فکری درباره ما میکنند؟
گربهها درباره خودشان، جهان اطرافشان و البته ما به عنوان صاحبانشان چه فکری میکنند؟ آنها ما را گربههایی بزرگتر یا گونهای متفاوت درک میکنند؟
ابهامزدایی از فرآیندهای فکری و رفتاری گربهها، ممکن است به بهبود درک ما از گربهها کمک کند و در نهایت، به بهبود رابطهی ما با این دوستان پشمالو ختم شود. شاید ما متوجه نشویم که آنها دقیقاً به چه چیزی فکر میکنند، اما میتوانیم نکاتی را در مورد احساساتی از جمله درد، رضایت، آزردگی، ترس و حتی غم آنها، یاد بگیریم.
بیشتر بخوانید: تاثیر حیوانات خانگی بر کودکان
تمام چیزهایی که ما دربارهی زندگی گربههای اهلی میدانیم، معمولاً توسط دانشمندانی اثبات شده که مطالعاتشان را در خانه انجام دادهاند. بسیاری از این دانشمندان، خود سرپرست گربهها هستند. دکتر ساهو تاکاگی از دانشگاه کیوتو میگوید: «من عاشق گربهها هستم. وقتی شروع به نگهداری از گربهها کردم، جذب طبیعت اسرارآمیز آنها شدم. گربهها چه فکری میکنند؟ آنها جهان را چگونه میبینند؟ این پرسشها، انگیزهی مطالعات من هستند.» تاکاگی حتی در تصویر رسمیاش در شبکهی اجتماعی دانشمندان ریسرچگیت نیز گربهای را در آغوش گرفته است.
ماه گذشته، تاکاگی مقالهای را منتشر کرد که نشان میدهد گربهها، میتوانند موقعیت مکانی صاحبشان را به صورت ذهنی و با شنیدن صدا ردیابی کنند، حتی زمانی که نمیتوانند آنها را ببینند. برای گربههای شرکتکننده در مطالعه، صدای صاحبانشان پخش شد که نام آنها را صدا میکردند. وقتی منبع صدای صاحبشان حرکت کرد، عکسالعمل گربهها حیرتانگیز بود. او میگوید: «یافتهها نشان میدهد که گربهها واقعاً به فکر صاحبان خود هستند. آنها ممکن است تمامی حرکات صاحب خود را با دقت زیر نظر داشته باشند و به این فکر کنند که حرکت بعدی، چه خواهد بود.»
بیشتر گربهها دوست ندارند آنها را بلند کنید، بغل کنید و ببوسید
انتقاد رایجی که به رفتار گربهها وارد میشود، این است که موجودات کوچک دمدمیمزاج از انسانها به عنوان تأمینکنندههای جای خواب و منبع غذا، سوءاستفاده میکنند. اما سیراکوزا میگوید گربهها به مردم وابسته میشوند، به حیوانات نیز وابسته میشوند. گربهها نه تنها از راه تعامل فیزیکی، بلکه اغلب از طریق نزدیکشدن به ما، ابراز محبت میکنند. گربههای نمایشی بیشتر روی صاحبشان، نزدیک به او یا روی گربههای دیگر میخوابند. اما به عنوان قانونی پذیرفتهشده، بیشتر گربهها دوست ندارند آنها را بلند کنید، بغل کنید و ببوسید.
تصور نادرستی که میگوید گربهها به صاحبان خود اهمیت نمیدهند، معمولاً از انسانهایی ناشی میشود که از رفتار گربهها ناامید شدهاند؛ این که گربهها، مانند سایر انسانها یا حداقل مثل سگها رفتار نمیکنند. اما گربهها آدم نیستند، سگ هم نیستند. سگها معمولاً وقتی توسط انسانها در آغوش گرفته میشوند، بسیار هیجانزده میشوند. اما گربهها اینطور نیستند. آنها فقط به ما نزدیک میشوند، سرشان را به ما میمالند و سپس، کمی ارتباط برقرار میکنند و میروند.
بیشتر بخوانید:نمونه هایی از خنده دارترین عکس گربه ها
گربههای اهلی امروزی، از نسل گربههای وحشی آفریقایی هستند که موجودی بسیار منزوی است. کارن هیستند، دامپزشک بالینی از دانشگاه ساسکس، میگوید: «گربهها اجتماعی نیستند. آنها نیازی به دوست ندارند.» اگرچه، گربهها در خانوادههای چند گربهای، ممکن است محبتشان را با تمیزکردن و لیسیدن به یکدیگر نشان دهند
گربهها ممکن است احساس افسردگی کنند. هیستند میگوید مشکلات سلامت روان در گونههای غیرانسانی نیز وجود دارد. اما موضوعی که در مورد تشخیص گربههای افسرده مطرح میشود، این است که گربهها فوقالعاده حساس هستند. ما متوجه نمیشویم که گربهها چه زمانی رنج میکشند، زیرا گربهی ناراحت، بیحرکت مینشیند و کار خاصی انجام نمیدهد. ما فکر میکنیم که اگر آنها ناراحت باشند، هیس میکشند و میجنگند. اما این اقدام، آخرین راهکار گربهها است. قبل از آن نیز دنیایی از رنج وجود دارد، اما ما متوجه نمیشویم.
تغییر در رفتارها، میتواند نشانهای از اضطراب و درد گربه باشد: زمانی که سیراکوزا به دلیل دنیاگیری کووید در خانه کار میکرد، گربهاش، السا، از تغییرات غیرمنتظره سرگردان و ناراحت شده بود. این موضوع در تغییر عادات دستشویی یا غذاخوردن نیز دیده میشود. زمانی که سیراکوزا السا را از مواد غذایی پروبیوتیک تغذیه کرد، خلقوخوی او بهبود یافت. او میگوید: «اختلالات رفتاری، تحتتأثیر سیستم ایمنی بدن و سیستم ایمنی نیز تحتتأثیر روده قرار میگیرد.»
گربهها، خاطرات را حفظ میکنند. سیراکوزا توضیح میدهد: «خاطرات مربوط به احساسات و خاطراتی که باعث ایجاد حس منفی میشوند، به طور ویژه برای بقای ما مفید هستند. گربهها از تجربهها یاد میگیرند و اطلاعاتی را حفظ میکنند که آنها را از مشکلات دور نگه میدارد، یا به آنها کمک میکند تا مزیتهایی کسب کنند.»
حافظهی رویدادی در گربهها، مشابه خاطرات انسان است
گربهها، میتوانند خاطرات غیرعادی را نیز به یاد آورند. در یکی از آزمایشهای تاکاگی، گربهها با استفاده از چندین ظرف غذا در دورهی زمانی معین، تغذیه میشدند. محققان متوجه شدند که گربهها، کدام نوع غذا را بیشتر دوست دارند و آن را در ظرف خاصی سرو کردند، سپس ظرفها را عوض کردند. آنها دریافتند که گربهها، میتوانند به یاد بیاورند که قبلاً کدام ظرف را به دنبال خوراکی خاص جستجو کردهاند و همچنین، شرایط این اتفاق را هم به خاطر میآورند.
تاکاگی میگوید: «آزمایش نشان داد که میتوان از تجربهی یکباره استفاده کرد و بعداً، آن را بازیابی کرد. این نوع حافظه را حافظهی رویدادی مینامند که معادل خاطرات در انسان است.
گربهها خواب میبینند. هیستند میگوید: «در عملهای جراحی گربهها، گاهی اوقات از داروهای بیهوشی استفاده میکنیم که توهمزا هستند. من همیشه فکر میکنم که گربه چه توهمی میبیند؟ آیا موشهای غولپیکر را میبیند؟ گاهی اوقات، پاهایشان را میبینی که رکاب میزنند، انگار که در خواب میدوند.» او معتقد است که این رویاها چندان بیشباهت به تجربهی انسان از رویا نیستند. گربهها در خواب به مرور وقایع روز و ذخیرهی بانک حافظهی خود میپردازند. مغز آنها در این زمینه، متفاوت از مغز ما عمل نمیکند.
برنامهریزی برای آینده، کاری است که گربهها نمیتوانند انجام دهند، زیرا لوب پیشانی آنها رشد نکرده است. سیراکوزا میگوید: «گربهها نمیتوانند برنامهریزیهای بلندمدت انجام دهند. بعضی از مردم گمان میکنند که وقتی از خانه بیرون میروند و گربهشان کار بدی میکند، دلیلش این است که صاحبش را ناراحت کند. اما گربهها از توانایی برنامهریزی از قبل برخوردار نیستند.» این یعنی وقتی گربه کار بدی میکند، قصد آزار ما را ندارد. او نمیتواند واکنش منفی ما به کار بدش را پیشبینی کند.
پس در مغزهای کوچک گربهای چه میگذرد؟ سیراکوزا میگوید پاسخدادن به این سؤال دشوار است. افکار گربهها بیشتر حول محور چگونگی حفظ امنیت خودشان میگردد. از شکارچیان دوری کنید، کارهای جالب انجام دهید، مثلاً موش آبدار بخورید.
از آنجایی که گربهها در دنیای ما انسانها زندگی میکنند، احتمالش زیاد است که به ما هم فکر کنند. مثلاً صدای جاروبرقی جدیدی که خریدهایم، خیلی وحشتناک است. اما بیشتر افکار آنها مربوط به ایمنی و شادی خودشان است. سیراکوزا میافزاید: «اما اینها افکار درونی من هستند که به افکار درونی گربه منتقل میشوند.»
وقتی که ما حضور نداریم، گربهها چه میکنند؟
ما میتوانیم ببینیم که گربهها در حضور ما چه میکنند: لیسیدن خودشان، حمله به مگسها، خوابیدن به پشت و فریاد برای غذا. اما وقتی گربهها چشم ما را دور میبینند، چه میکنند؟ جواب، در جاسوسی از گربهها نهفته است. شرکتهای امنیت خانه، دوربینهای امنیتی داخلی را در اختیار ما قرار میدهند تا از دور مواظب خانه، بچهها یا حیوانات خانگی باشیم.
گربهها از غیبت صاحبانشان آزرده یا نگران نمیشوند
دوربینها نشان میدهند که وقتی ما نیستیم، گربهها وسایل را از روی میز به زمین پرتاب میکنند. آنها ناخنهایشان را روی صندلیهای گرانقیمت تیز میکنند، وسایل ما را خراب میکنند و از لیوانهای ما آب مینوشند. آنها بیدردسر زندگی میکنند و غیبت ما، اصلاً آنها را آزار نمیدهد.
علاقهی گربهها به حضور ما فراتر از علاقهی آنها به بازیهای مورد علاقهشان مثل دویدن به دنبال توپ نیست. آنها گربه هستند. آنها همیشه هر کاری را که بخواهند، انجام میدهند. جان گری میگوید: «گربهها، پنجرهای بیرون از دنیای انسانها هستند. آنها خودشان هستند و خودشان میمانند. آنها با روشهای انسانی سازگار میشوند، اما روشهای انسانی را در پیش نمیگیرند.» به عبارت دیگر، ما باید از تلاش برای نسبتدادن صفات انسانی به این موجودات نفوذناپذیر دست برداریم.
گربهها چه فکری درباره ما میکنند؟
اگر بخواهیم افکار گربهها را درک کنیم، باید در ابتدا رفتار خودمان را تجزیهوتحلیل کنیم. گربهها بیشتر وقتشان را در کنار ما میگذرانند، این رابطه، افکار و حتی رفتارهای بعدی آنها را نیز شکل میدهد. مطالعات نشان میدهند که گربهها بر اساس خلقوخوی افراد، واکنشهای متفاوتی در مقابل آنها نشان میدهند.
وقتی گربه به شما نگاه میکند، به چه چیزی فکر میکند؟ افکار گربه دربارهی ما، بر اساس پیشینهی مشترک ما و او شکل میگیرد. افکار گربهها، به طور چشمگیری به رفتار انسان بستگی دارد. به عنوان مثال، گربهها نسبت به انسانهایی که از نظر بالینی افسرده به حساب میآیند، حساسیت نشان میدهند. علاوه بر این، گربهها برای تشخیص اهمیت موقعیتها، به انسان متکی هستند. گربهها ممکن است در زبان بدن انسان به دنبال سرنخهایی برای حل مسائل باشند.
در حال حاضر، شناخت گربهها حوزهای نوپا در علم است، بنابراین برای درک درست افکار گربهها در مورد خودمان، باید منتظر مطالعات بیشتری باشیم. انسان همچنان در حال یادگیری در زمینهی شناخت، رفتار و تعامل با گربههای اهلی است. هنوز پرسشهای بیپاسخ بسیاری دربارهی رفتار گربهها و بهویژه، تجربیات درونی گربهها وجود دارد.
گربهها ممکن است ندانند که ما از گونه متفاوتی هستیم
برخی میگویند گربهها، ما را فقط به عنوان گربههای بزرگتر میشناسند. ما برای آنها گربههایی هستیم که متعلق به گونهی متفاوتی نیستند. ما گربههایی هستیم که فقط از نظر جثه، کمی از خودشان بزرگتر هستند. به عبارت دیگر، گربهها ما را به عنوان نسخههای بزرگتری از خودشان میشناسند. اما آیا این فرضیه درست است؟ نه کاملاً.
برخی محققان میگویند این فرضیه صحت ندارد. آنها معتقد هستند که این ایده، ممکن است بر اساس آموزههای جان برادشاو، انسانشناس بریتانیایی، گسترش یافته باشد و توسط منابع علمی پشتیبانی نمیشود. هیچ مطالعهی معتبری وجود ندارد که بینشی دربارهی این فرضیه ارائه دهد، در نتیجه محققان میگویند این فقط افسانه است. برخی کارشناسان نیز میگویند این فرضیه در نشستهای علمی مطرح شده است، اما همچنان در موردش تردید دارند.
محققان میگویند گربهها از نظر شناختی میتوانند تفاوت بین انسان و گربه را تشخیص بدهند. برای مثال، تفاوت در واکنش گربه نسبت به حضور انسان غریبه در فضای زندگی خود و واکنش گربه نسبت به حضور گربهای ناآشنا را تصور کنید. گربه ممکن است از انسان ناآشنا بترسد یا کنجکاوی نشان دهد، اما واکنشش نسبت به حضور گربهای ناآشنا در خانه، قطعاً تهاجمی و پرخاشگرانه خواهد بود.
مطالعات شناخت سگها، نشان میدهد که سگها، انسانها را به عنوان سگهای بزرگتر نمیبینند و احتمالاً گربهها نیز رفتار مشابهی دارند. در عوض، گربهها ما را بهعنوان همراهان اجتماعی و «منبعی باارزش» میشناسند، یعنی ما را بهعنوان تأمینکنندهی غذا قبول دارند.
گربهی خانگی ما ممکن است ما را دوست داشته باشد، اما گربهی غیراجتماعی یا رمیده، به احتمال زیاد انسانهای ناآشنا را نه به عنوان گربهای دیگر، بلکه به عنوان شکارچیهای بالقوه و یا شکل دیگری از تهدیدات عمده میشناسد.
از طرف دیگر، گربهها اغلب با انسانها نیز مانند دیگر دوستان گربهسان خودشان رفتار میکنند و در مقابل ما نیز از حرکاتی مانند لیسیدن یا مالیدن خودشان به ما، استفاده میکنند. به نوعی، تفاوتی میان ما و دوستان گربهسانشان قائل نمیشوند. گربهها، ممکن است لزوماً ندانند که ما از گونهی متفاوتی هستیم، یا به سادگی، فقط برایشان مهم نیست.
گربه، تشابه در روش ابراز محبتش به دوستان گربهای و انسانی را به روشهای بسیاری نشان میدهد. برای مثال، گربهها برای ما هم خرخر میکنند و بیسکوییت درسا میکنند. درحالی که این رفتارها برای آنها، یادآور روزهای اول زندگی و مادرانشان است. گربهها برای ما هم طعمه میآورند یا با ما بازی میکنند، به همان شکلی که با بچه گربههای خودشان بازی میکنند. محققان میگویند این رفتارها نه از شناخت اشتباهی هویت انسان، بلکه از محبت و وابستگی گربه به انسان سرچشمه میگیرد.
آیا گربهها احساسات ما را درک میکنند؟
مطالعات محدود در زمینهی گربهها، نشان میدهد که گربهها در درک احساسات و عواطف انسانی، به خوبی سگها نیستند. برخلاف سگها، گربهها نمیتوانند حالتهای مختلف چهرهی انسانها را از هم تشخیص دهند و به ویژگیهای بیانگر احساسات در صورت، واکنش نشان نمیدهند.
گربهها برای شناخت انسانهایشان به «بو» متکی هستند
گربهها برای شناخت انسانهایشان، عمدتاً به «بو» متکی هستند، نه به چیزی که میبینند. تغییرات در بوی ما، میتواند تغییرات عاطفی یا فیزیکی ما را به گربه نشان دهد. یعنی گربه چیزی را در ما میبیند که با چشم انسان مشاهده نمیشود. برای مثال، بیماری باعث میشود که بوی بدن ما تغییر کند. گربهها، بوی متفاوت ما را تشخیص میدهند و تغییر را درک میکنند. تغییر بو اغلب باعث میشود که کنجکاوی آنها برانگیخته شود و در نتیجه، متفاوت عمل کنند.
با این حال، برخی مطالعات نشان میدهد که گربهها ممکن است از توانایی درک حالات چهرهی ما نیز برخوردار باشند. مطالعه ای در سال ۲۰۱۹ نشان داد که گربهها میتوانند برای بهدستآوردن اطلاعات، رد نگاه انسان را دنبال کنند. مطالعاتی نیز وجود دارند که نشان میدهند گربهها، از توانایی شناختی تشخیص عواطف انسانی (اندوه، عصبانیت و شادی) که به صورت شنیداری و دیداری بیان میشود، برخوردار هستند.
در واقع، وقتی که ما از نظر احساسی متفاوت از همیشه هستیم، گربهها کنجکاو میشوند و سعی میکنند تا بفهمند که چه اتفاقی در حال وقوع است.
گربهها همچنین میتوانند با ما تماس چشمی برقرار کنند، شاید دیده باشید که گاهی آهسته پلک میزنند. پلکزدن، یکی از روشهای نمادین گربهها برای ابراز محبت است. مطالعاتی که در زمینهی حل مسائل انجام شدهاند، نشان میدهند که سگها در هر موقعیتی به دنبال کمک از انسان خود خواهند بود، در حالی که بیشتر گربهها سعی میکنند تا شخصاً مشکلاتشان را حل کنند. گربهها، اغلب با انسان تماس چشمی برقرار میکنند تا با استفاده از تاکتیکی که محققان آن را «ارجاع اجتماعی» مینامند، محیط اطراف خود را درک کنند.
گربهها در مواجهه با موقعیت یا اشیای جدید، به انسانهای خودشان نگاه میکنند؛ همانطور که ما به اتفاقی غیرمنتظره نگاه میکنیم. این نشان میدهد که گربهها میتوانند نگاه ما را درک کنند و زبان بدن ما را بخوانند. آنها ممکن است چهرهی ما را تشخیص ندهند، اما میتوانند ما را از زبان بدن، صدا و سایر رفتارهایمان بشناسند.
تفسیرهای کلیشهای از رفتار گربهها، از باورهای رایج و غلط منشأ میگیرد
متخصصان میگویند برخی مردم به اشتباه فکر میکنند که گربهها نمیتوانند احساسات انسانی را درک کنند و دلیلش وجود تصورات کلیشهای دربارهی انزوا یا بیتوجهی گربهها است. بسیاری از برداشتها و تفسیرهای رایج از رفتار گربهها، نه بر اساس واقعیت رفتار گربهها، بلکه از باورهای غلط و افسانههای ریشهدار منشأ میگیرد.
تفسیرهای نادرست بسیاری از زبان بدن گربهها نیز موجود است، بنابراین ما باید نشانههای گربه را با توجه به موقعیت بسنجیم. اگر گربه در موقعیت استرسزایی قرار دارد، حتی خرخرکردن هم ممکن است معنای متفاوتی داشته باشد. در نتیجه، بهترین راه برای درک ذهن گربهها و بهبود ارتباط گربه و انسان، این است که در ابتدا به رفتارهای آنها و سپس، به رفتارهای خودمان توجه کنیم.
بهنقلاز جان گری، در نهایت گربهها، گربه و انسانها، انسان هستند. ما نمیتوانیم گربه باشیم. اما باید این سؤال برای ما پیش بیاید که آیا میتوانیم چیزی از آنها یاد بگیریم که برای ما مفید باشد؟ البته که میتوانیم. با مشاهدهی موجودی که بسیار متفاوت است و در کنار ما زندگی میکند، میتوانیم عادات آسیبزایی را که با انسانبودن همراه است، از بین ببریم. عاداتی مانند نگرانی برای آینده و زندگینکردن در زمان حال را از بین ببریم و از خودمان راضی باشیم. در پایان، مسئولیت این دوستان کوچک بیآزار، چه در خانه و چه در خیابانها، بر عهدهی ما است. با آنها مهربان باشیم.